English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (9541 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to lobby against [for] somebody U سخنرانی وتبلیغات کردن مخالف [طرفداری از] کسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lobby U تحمیل گری کردن
lobby U راهرو دالان
lobby U سالن انتظار
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
lobby U سخنرانی کردن
lobby U برای گذراندن لایحهای
lobby U سخنرانی وتبلیغات کردن
lobby U گروه فشار
lobby U دالان
lobby U راهرو
lobby U سرسرا
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
fire lobby U اتشبند
end lobby-entry U مدخل
lobby-entry U راهرو
lobby-entry U مدخل
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com